با نوی کنگی

زنان -فرهنگی - اجتماعی - بهداشت روانی کودک و...

با نوی کنگی

زنان -فرهنگی - اجتماعی - بهداشت روانی کودک و...

در معرض خطر بودن هویت مرد کنگی

با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان وهمراهان که در طول این مدت حضورشان ما یه دلگرمی می باشد . وبا عرض پوزش از اینکه بخاطر پاره ای مشکلات وقفه ای در کار وب نویسی ام ایجاد گردیده .

سالروز شهادت سالار شهیدان والگوی مسلمانان جهان ، امام حسین (ع) و یاران وفادارش را به عموم مسلمانان جهان و همه هم وطنان وهمشهریان عزیزم عرض تسلیت دارم .امیدوارم که همه منش وراه وروش این انسان راستین راه حقیقت و سرور گرانقدر را سر لوحه زندگی خود قرار داده و با الگو پذیری از عقاید این بزرگ مرد تاریخ جهان اسلام وهمیشه زنده در ادوار ، اسلام راستین را پیشه خود قرار دهند.

 با ری به عرض برسانم با توجه به این مطلب که زمانیکه احساس کردم که باید در دنیای مجازی قدم بگذارم با وجود اینکه هرگز خودم را آنقدر دانا نمی دانم که بخواهم دیگران را رهنما باشم اما همین اندک دانشی که دارم وظیفه انسانی خود دانستم که پا به عرصه دنیای مجازی گذاشته ودریافتم که تفاوت من با بعضی وب نویسهای به ظاهر دانا و اهل قلم همچون ...

در این است که من می دانم که خیلی چیزها را نمی دانم و همیشه برای کشف ندانسته ها ومجهولات نهایت سعی و تلاشم را می نمایم در صورتی که آنها     نمی دانند که نمی دانند وفکر می کنند خلی عقل کل هستند. وبه خود اجازه می دهند که در این فضای بی در و پیکر مجازی از قلم تیر و شمشیر و سر نیزه بسازند و با آن بیفتند به جان همنوعان وهمشهریانشان .

خیلی متأ سف شدم و همین مرز تفاوت بین این جمله ( دانستن اینکه نمی دانیم و ندانستن اینکه نمی دانیم  ) مرا بر این داشت که این پست را بنویسم . و با خود اندیشیدم که اینان می خواهند چه چیزی را به اثبات برسانند وچه ادعایی دارند که این گونه با قلم تیز و برنده خود دیگران را مورد استیضاح قرار می دهند و قلمشان را وسیله ای برای هتک حرمت دیگران، و قانون وب نویسی را زیر پا لگد مال .

بسیار متأسف ومتأثر گردیم وقتی به این نتیجه رسیدم که اینان آقایان با سواد و مدارک عالیه ،با فعالیت خانم های همشهریشان در عرصه اجتماعی و فرهنگی ، به عقیده بنده حقیر منافع مرد سالاری شان که در طی قرنها که با خونشان عجین گشته رادر خطر دیده اند و امروزه در قرن بیست و یک بازم می خواهند خانمها را اسیر و بنده خود بدانند . و غافل از اینکه دین اسلام آیین برده داری را منسوخ گردانیده و به خانمها عزت واحترام فراوان بخشیده وبا توجه به این مطلب که هیچگونه نقطه ضعفی را پیدا نکرده اند صرفا به خاطر مجرد بودن ، آن هم به خاطر عقیده شخصی فرد ، اورا مورد تهمت وافترا ء قرار داده و ...

واین کونه بی شرمانه دست به قلم می زنند  دم از ( ستیز با مظاهر مخالف اسلام می زنند )  و با این حرفها کار خود را توجیه می کنند . آیا به این کار سفسطه گری نمی گویند ؟

و متأسف از اینکه که با این دست نوشته ها فرهنگ شهرمان را بدینگونه به جهانیان عرضه می کنند . و ( فرهنگ و عقایدمردکنگی یعنی این ...)

به جایی اینکه خوشحال باشند که چند نفر اهل قلم در شهرشان وجود دارد از جنس خانم یا آقا فرقی نمی کند بیایند در ترویج  و رشد و ارائه فرهنگ شهرشان با هم همکاری و تبادل نظر داشته باشند ،گروهی را تشکیل دهند وبا همفکری وهمکاری یکدیگرقدم های مثبتی را در این راستا بردارند، فقط دارند به همدیگه می تو پند و هر کدام در پی حذف دیگری می باشد .

آیا چنین شهری فرهنگش رشد خواهد کرد و به جایی خواهدرسید ؟ هر گز ! و تازما نیکه جنگ داخلی وجود داشته باشد هرگز نه فرهنگ ما رشد خواهد کرد ونه شهرمان از لحاظ مقامی به جایی خواهد رسید .چون همیشه افرادی کوته بین  ومستبد ومنفعت طلب با یکدیگر در گیرند و هر کدام در پی حذف طرف مقابلی می باشد که منفغتشان را به خطر می اندازد.

ودر حال حاضر طرف مقابلشان فعالیت چند بانوی فداکار و پر تلاش واز خودگذشته شهرشان در جمعیت بانوان است . من مطمئنم که هستند آقایانی بلندنظر با درک وشعور بالادر شهرمان بندر کنگ . اما نمی دانم چرا نسبت به این مسائل بی توجه هستند و خود را منفعل قرار داده اند . چرا دست به قلم نمی زنند که میدان رابرای افرادی که از درک وشعور اجتماعی برخوردار نیستند خالی گذاشته اند . خیلی محترمانه باید به عرض برسانم که اولین وب کودی تلخو بود که در این میدان پا به عرصه وجود گذاشت وسر انجام همه طرفداران و هم عقیده هایش پیرو او گشتند و به میدان آمدند . و عفت کلام و حرمت قلم را شکستند و حال با ادعاهایی می خواهد خودش را تبرئه کند . اما نمی داندکه تخم نفاقی که کاشته است با تبرئه کردن خود از بین نخواهد رفت . بایدجواب پس دهدو  اساسی عمل کند . و قبل از هر چیز قلب زنگار گرفته اش  را ازسیا هی ها و عقده هاپاک کند ، ایمانش را قوی و سالم نگه دارد وقدری به  خود واعمالش بنگرد و...

آیا حیف نیست مرد کنگی را سر تاسر جهان اینگونه تصور کنند ؟ اگر کنگی و بومی می باشی! در غیر این صورت حق نداری هویت مردکنگی رااینگونه خدشه دار نمایی.

من با عـزمی راســخ و قدمی محکم و مطمئن می خواهم به مدیریت محترم وبلاگ دخت کنگ سر کار خانم فریده قاسمی بگویم به عنوان یک شهروند و بانوی کنگ پشتیبان اهداف بلندتان هستم هر چند که قطره ای باشم در دریا !وخداوند یارو یاورما ! به آقایان بلند نظر و دور اندیش و صاحب فهــم و کمالات کنگی هم تو صیه می کنم علی رغم داشتن کار ومشکلات زندگی هویت مرد کنگی را نجات دهید و میدان را خالی نگه نگذارید.           

       

(( نیایــــــــــــش ))









آیه های عشق




ستایش به درگاه خداوندی سزاوار است که پروردگار کاینات است .


ای آفریدگار بزرگ !


به درگاه تو ستایش و نیایش آورم که آسمان و زمین را ایجاد کرده ای و با جلال و اکرام بر خداوندان خداوندی داری.


و هر چه آفریده شده آفریده ی تو باشد و ملک وجود از تو پیدا شده و به تو بازگردد .


همتا وهمسر نداری و همه دانستنی ها را می دانی و بر عرصه پهناور هستی تو را احاطه و تسلط است .


دانایی تو بر کمون ذرات وجود نفوذ دارد و قدرت تو بر همه کس و همه چیز سلطنت کند .


تو آن خداوند عظیم و جلیل باشی که جز تو خداوندی نیست . تویی آن ذات اقدس و اعلی و یگانه و بی همتا .


خداوندا !


با تو راز دل می گویم ، از تو راه می جویم وبه عشق تو ره می پویم .


پروردگارا !


مرغ دل در قفس تن ، چشم به کهکشان محبت تو دوخته و بالهای رنجورم که خستگی قفس را آه می کشد ، آرزوی رها شدن تا بارگاه کبریائیت را دارد .


مهربانا !


قسم به جلالت و سوگند به صفات کمالت که دلم شوق تو دارد . تنها در شاخسار مصفا ، جنت تو آرام می گیرد و تنها در سایه مهر تو امان می یابد .


عزیزا !


نگرانم که بالهای رنجورم وقتی که از قفس تن رها شد و فرصت پرواز یافت در قفس آسمان و دوست منزل گزیند ، هیهات... هیهات....


این زمین وآسمان با آن همه پهناوری ، جز قفس برای این پرنده شیدا نیست .


حالیا قسم !


به عظمت درگاهت که راهی از این آسمان باز کن ...


به رویم بگشا


آنجا که سرو کوی توست و آنجا که امن و امان من است .


رحیما !


از راه نمانم وهم چنان به بوی کمند گیسوهای عشق تو که حمل المتین من است به سویت بال و پر گشایم ، تویی آرزویم ، آغوش بگشا تا بیایم که جز این ندانم و نتوانم .


عید سعید قربا ن را به عموم


مسلمانان علی الخصوص همشهریان عزیزم تبریک وتهنیت عرض

می نمایم .



اعتماد بنفس را از بچه ها نگیریم

فرزند هد یه الهی به پدر و مادراست که در حفظ و شکوفایی آن با ید

  کوشا بود . چگونه از یک گل باید مراقبت به عمل آورد تا هرگز پژمرده نگردد وهمیشه با نشاط با قی بماند ؟ مسلما می گوییم آب و خاک مناسب ، نور کافی، مراقبتهای ویژه وبا عشق از او نگه داری کردن هر گلی را شاداب نگه می دارد . که البته خود مستلزم صرف وقت و انرژی فراوان است . فرزندان هم گلهای زندگی  و هدیه ای از جا نب پروردگار برای ما هستند که در حفظ و نگه داری وتربیت  آن باید کوشا باشیم وبه بهترین نحو ممکن وظیفه خود را به انجام برسانیم در کل باید سعی بر آن داشته باشیم که خوب امانت داری کنیم . بچه های امروز زنان ومردان آینده ونسل آینده ما به شمار می آیند که ما بایدروح وروان آنها را پرورش دهیم  پس در ساختن جامعه بهتر و سالمتر برای این هدیه های الهی بهترین ها را بخواهیم وبه اجرا در بیا وریم . برایشان وقت بگذاریم و سرمایه گذاری کنیم  جزء بالا ترین اهدافمان درزندگی باشند . تربیت بهتر یعنی جامعه سالمتر، زندگی قشنگتر و آینده روشنتر و پر بارتر . برای اینکه بتوانیم بچه های بهتری را تربیت کنیم باید نکاتی  را توجه کنیم .که من حقیر به نکاتی چند اشاره می کنم .    

 

گام اول : اعتماد بنفس را هرگز از بچه ها نگیریم و سعی کنیم اعتماد بنفس را در وجود ظریفشان پرورش دهیم .

گام دوم : هرگز از کتک به عنوان تنبیه استفاده نکنیم واز هر گونه تنبیه بدنی پرهیز کنیم .

گام سوم : سعی  وافردر آموزش وپرورش و تربیت روح و روان و درک وشعور اجتماعی شان داشته باشیم .

گام چهارم : تحقیرشان نکنیم وبه آنها به اندازه یک انسان بزرگ احترام بگذاریم . و تذکراتمان تحقیر آمیز نباشد .

گام پنجم : استقلال را به آنها هدیه کنیم و سعی کنیم از وابستگی ها ی زیاد نسبت به خود آنها را برهانیم .

گام ششم : در هر سنی که هستند محبت یادمان نرود همیشه با عشق ومحبت خودمان ، آنها را سیراب گردانیم تا برای دریافت محبت به افراد نا باب روی نیاورند . به غیر از رابطه مادرانه سعی شود یک ارتباط دوستانه هم با فرزندان خود چه دخترو چه پسر برقرار کنیم  تا درمواقع لزوم بتوانند با ما در دل کنند وبهترین مشاور ایشان ما باشیم . و از ما یاری بخواهند چون ما مطمئنا بهتر از هر کس می توانیم راهنمای آنها در زندگی باشیم . و همیشه احساس کند یک حامی ، پشتیبان ونگهبان قابلی را در زندگی همراه دارد .  

گام هفتم : خانه را محل امنی برای آنها قرار دهیم تا هیچ جارا امن ترازخانه نیا بند .

 

این چند سطر فقط سرخط وتیترهایی بود که من باب یاد آوری قید شد . وهرکدام خود به تنهایی جای بحث فراوانی دارد که در این پست نمی گنجد انشا الله در آینده برای هرکدام پستی را برای بحث و تبادل نظراختصاص خواهم داد.

دیگر خودتان همه اهل علم هستید و میتوانید کتابهای مختلف از انتشارات مختلف در مقوله روانشناسی کودک ونوجوان و جوانان را بیابید ومطالعه کنید .