با نوی کنگی

زنان -فرهنگی - اجتماعی - بهداشت روانی کودک و...

با نوی کنگی

زنان -فرهنگی - اجتماعی - بهداشت روانی کودک و...

ازدواج زودرس دفن استعداد و هدف

می خوام سؤالی را از آنهایی که اهل علم هستند بنمایم .

آیا ازدواج یک دختر 14-15 ساله با پسر 18-19 ساله یک ازدواج منطقی است ؟

این ازدواج چه نتیجه ای را در بر خواهد داشت ؟

این موضوع فکر مرا به خود مشغول کرده چرا سن ازدواج پایین اومده . آیا دختر و پسر با چنین سنی شرایط یک زندگی مشترک را خواهند داشت ؟

چطوری خواهند توانست ازپس مشکلات زندگی بر بیایند ؟ چه معنی خواهد داشت؟

هدف چیه ؟

چه می تواند باشد جز اینکه به قول بعضی ها که می گویند جامعه امروزی که توش این همه فساد روی می دهد و با دسترسی آسان جوانان به اینترنت وماهواره و فیلم های مبتذل اعم از دختر و پسر چون تحریک آمیز است . بجای اینکه منجر به روابط نا مشروع شود بهتر است که ازدواج کنند .

آیا این می تواند راه حل مناسبی باشد ؟ آخر این یعنی چه ؟ یعنی اینکه ما خواه ناخواه به اهداف ابر قدرتها ی شیطان صفت جامه عمل پوشاندیم.قرن بیست و یکم دیگر قرن جنگیدن با سلاح گرم نیست آنها از این طریق به تمام پستو های خانه ما در دورترین و پرت ترین کوره دهات ما هم سرک می کشند وبا این ابزار می خواهند که ذهن و فکر جوانان مارا معطوف به مسائل جنسی و روابط نا مشروع ویا ازدواج وبار مشکلات زندگی کنند. تا این گونه جوانان مارا سر گرم کنند واینقدر غرق این مسائل شوند که دیگر از علم و پیشرفت باز بمانند. اما ما باید هوشیارانه از این امکانات استفاده کنیم تا از بهره مندی مفیدی بر خوردار گردیم .از اینترنت اگر بتوان یک استفاده منفی کرد هزاران استفاده مثبت از آن به عمل می آید اگر ما از عقل سلیم پیروی کنیم .

ازدواج زود رس ، چه اهدافی را می تواند دنبال کند و چه نتیجه ای را در بر خواهد داشت جز اینکه ، قبل از آنکه بدانند چی به چی است ، پس از فروکش غرایز جنسی ، بیفتند تو مشکلات طاقت فرسای زندگی از قبیل تهیه مسکن و ملزومات آن و خرج ومخارج سر سام آور زندگی که مجبور باشند به خاطر به دست آوردن آنها تن به کارهای سخت بدهند که دیگر وقتی برای فکر کردن نداشته باشند و در عنفوان جوانی زیر بار مشکلات زندگی احساس پیری کنند.

حال بیایید و مقایسه کنید اگر همان دختر وپسر بر احساسات خودغلبه و هوای نفس را مهار کنند و به دعوت ابر قدرتهای شیطان صفت لبیک نگویند و به دنبال کسب علم ومعرفت بروند و به تحصیلات عالیه دست پیدا کنند چه به لحاظ فکری وچه به لحاظ کاربردی شهر و کشور را به خود کفایی نخواهد رساند ؟ و بعد از آن با یک ازدواج معقول و منطقی نخواهند توانست تصمیم بهتری بگیرند وبه نتیجه بهتری دست یابند.آیا چنین نیست که امروزه دیپلم حداقل سواد است و اگر فردی به قول بعضی از افراد ی که حق به جانب حرف می زنند که " مدرک به چه درد ی می خورد " حتی نخواهند هیچ سمتی به لحاظ مدرک داشته باشند فرض می گیریم یک زن خانه داردیپلمه بهتر می تواند مادری ، همسری، و خانه داری کند یا یک فرد ی که سطح سوادش در حد خواندن و نوشتن باشد که حتی از در ک چند جمله عاجز باشند ، یک ستون از مجله ای یا یک صفحه از کتابی را بتواند روخوانی کند اما از درک آن عاجز باشد . کدام یک موفق تر خواهند بود ؟ کدام یک خواهند توانست زندگی بهتری را داشته باشند و اداره کنند .فرزندان بهتری را تربیت کنند.

چرا دخترانتان را از سنین نوجوانی اسیر مشکلات زندگی می کنید . به خدا این علاج فاجعه نیست بلکه خود فاجعه است . حق دختران ما در قرن بیست ویکم بیشتر از اینهاست و جایگاه بهتری در انتظار شان است . والدین محترم من حقیر از شما تقاضا دارم فرزندانتان را درست راهنمایی و ارشاد کنید ،مواظب رفتار و کردارشان با شید با آنها دوست شوید به حرفهایشان گوش کنید به آنها و عقاید شان احترام بگذارید و گاه بیگاه دوستانه آنهارا ارشاد کنید نگذارید اسیر وسوسه شیطان شوند آنهارا تشویق به کسب ودرجات عالی کنید شعور اجتماعی آنها را با لا برید .بگذارید جامعه ما در این عصر که عصر تکنولوژی است پیشرفت کند . جوانان ونوجوانان را آگاه کنید .فکر و ذهن آنهارا پرورش دهید که از هر ابزاری می توان استفاده مثبت و مفیدی به عمل آورد و به روی منفی چشم پوشید وخط بطلان کشید . تو را خدا به دعوت شیطان صفتان پاسخ مثبت ندهید مرز 15 سالگی برای ازدواج خیلی زود است حد اقل ، حداقل بگذارید تا مرز دیپلم پیش بروند نه به خاطر اخذ مدرک بلکه به خاطر شکو فا شدن فکر وذهن شان و درکشان از زندگی ودر ک وشعور اجتماعی بیشتر وبالا تر برای زندگی بهتر و پر ثمرتر ." ازدواج زود رس یعنی دفن استعدادها وهدفها"  به امید روزی که فکروذهن و ادراک همه ما به شکو فایی کامل برسد .    " الاهی به امید آن روز "  

 

( از حداقل امکانات حد اکثر استفاده را باید برد )

می خواهیم در این پست بررسی کنیم وببینیم چرا دختران و پسران کنگی ترک تحصیل میکنند . چرا با توجه به اینکه هر سال بالغ بر 300-400 دختر دبیرستانی که ممکن است یک چهارم آنها در مقطع پایانی دوره متوسطه باشند به دانشگاه راه پیدا نمی کنند ، جایگاه دختران کنگی کجاست ؟ چرا وارد بازار کار ،پست مدیریت ، و مشاغل دولتی وغیر دولتی نمی شوند ؟ چرا همه مرز دیپلم و بعضاً سیکل را پایان راه می دانند ، با کتاب ودرس خدا حافظی می کنند . دخترخانمها خانه نشین و آقا پسرها شغل جاشویی وماهیگیری را انتخاب می کنند. وسرانجام ازدواج و دخترها خانه داری وپسرها مرد دریا و یا کاسب می شوند . مگر یک دکتر ، یک مهندس ، یک پرستار یک مدیر ، یک معلم و ... نمی تواند خانه دارو مادر خوبی باشد ؟ صد البته که بهتر می تواند. چرا وقتی می توانیم خودمان تمام پست ها را در دست بگیریم با ید نیروی کار از بیرون آورده شود . باور کنید آقا پسرها وعلی الخصوص دختر خانمهای کنگی خیلی با هوش ، پر استعداد ،هنر مند ومسئولیت پذ یر و دلسوز هستند و اگر همه دست به دست هم دهیم وبرای ادامه تحصیل فرزندانمان همت کنیم باور کنید همه پست های مهم و حساس در دست نیرو های بومی قرار خواهد گرفت و شهرمان آبادتر از این خواهد شد . پس بیایید واین استعداد های نهفته را پرورش دهیم و نگذاریم دخترها و پسرهایمان مقطع دیپلم را آخرین مرحله تحصیل بدانند . در اینجا من حقیر از همه شما پدر ومادرهای دلسوز و مهربان شهرمان بندر کنگ می خوام که بیایید همت و تلاش کنیم وراضی به کمتر از لیسانس و فوق لیسانس برای فرزندانمان نباشیم .زمینه ادامه تحصیل فرزندانمان را فراهم کنیم نگویید امکانات نیست از حد اقل امکانات می شود حداکثر استفاده را برد . باور کنید می شود فقط  کمی همت ، تلاش و اراده می خواهد و با ید هـد فمند بود . تا زمینه رشد فرزندانمان را فراهم سازیم . به امید روزی که همه پست های دولتی وغیر دولتی شهرمان در دست های توانمند جوانان بومی باشند وهمه دختر و پسر های کنگی دکتر و مهندس و دبیرو مدیر و ...باشند الهی به امید آن روز !   

فرزندان باهوشتر

به نام خداوند جان وخرد
هر آغازی با نام او خوشایند است . من نیز با نام و یاد او آغاز می کنم . هم او که به همه ما توانایی ، بینش ، عقل و خرد عطا کرده تا در بهترین راه های ممکن گام بر داریم .
در آغاز تو ضیحی مختصر در موردوبلاگ .این وبلاگ متعلق به همه آنانی است که می توانند با تبادل نظر و انتقاد و پیشنهاد سازنده خود برای ارتقاء سطح فرهنگ شهرشان سهمی داشته باشند .
نخست سؤالی را مطرح می کنم که دوست دارم همه آنانی که از این وبلاک دیدن می کنند "نظر بدهند " و به این سؤال با توجه به تجربه شخصی خود جواب بدهند .متشکرم .

با توجه به اینکه خداوند هیچ انسانی را بی استعداد نیافریده است ولی می توان آنهارا درجه بندی کرد در سطح های " خوب" "خیلی خوب " "عالی" ما چگونه می توانیم استعداد فرزندانمان را پرورش دهیم . یا به نوعی دیگر سؤالم را مطرح می کنم . " چگونه می توان فر زندان با هوش تری تر بیت کرد ."